مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
بررسی ترکیب چند نوع پلیمر در افزایش پایداری ویروس HaNPV در برابر اشعه فرابنفش
1
8
FA
آیدا
گیفانی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
aida_gifani@yahoo.com
رسول
مرزبان
0000-0001-5091-006X
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
ramarzban@yahoo.com
علی اکبر
سیف کردی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
safekordi@sharif.edu
مهدی
ارجمند
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
m_arjmand@azad.ac.ir
احمد
دزیانیان
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان-شاهرود، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
dezianian@yayoo.com
10.22092/bcpp.2015.102970
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش و تأثیر پلیمرهای گوناگون در میکروکپسول کردن و پوششدهی ویروس HaNPV در مقابل اشعهی فرابنفش انجام شده است. برای این منظور فرمولاسیون میکروکپسول ویروس HaNPV با استفاده از سه پلیمر سدیم آلژینات، ژلاتین و نشاسته و نیز ترکیب این سه پلیمر، بهکمک روش امولسیون ساخته شد. میزان پایداری و فعالیت بیولوژیکی ویروس در فرمولاسیونهای حاصل پس از 5 و 24 ساعت اشعه دهی با نور UVA ( nm385) ، روی لارو<em>Helicoverpa armigera</em> ارزیابی شد. میزان تلفات لاروهای تغذیه شده با سوسپانسیون غیرمیکروکپسول از 100 درصد قبل از اشعه دهی به66/46 درصد پس از 24 ساعت اشعه دهی کاهش یافت. پلیمرهای نشاسته و سدیم آلژینات بهطور مجزا و در غلظتهای بهکار رفته نه تنها نتوانستند پوشش مناسبی برای ویروس HaNPV در مقابل اشعهی فرابنفش ایجاد کنند، بلکه قبل از اشعه دهی، موجب کاهش فعالیت کشندگی ویروس شدند. در حالیکه ترکیب نشاسته و سدیم آلژینات دارای اثر هم افزایی بوده و موجب افزایش فعالیت بیولوژیکی ویروس شد. بهطوریکه پس از گذشت 5 و 24 ساعت از زمان اشعه دهی، درصد تلفات فرمولاسیون حاصل از ترکیب نشاسته و سدیم آلژینات، در هر دو زمان 100 درصدگزارش شد و این میزان در مقایسه با درصد تلفات حاصل از سوسپانسیون غیر میکروکپسول از نظر آماری دارای تفاوت معنیدار بود (P<0.05). در صد تلفات فرمولاسیون تهیه شده با ژلاتین پس از 5 و 24 ساعت اشعه دهی، بهترتیب 100 و 5/95 درصد بود. پس از گذشت این دو زمان، ژلاتین و ترکیب آن با سایر پلیمرهای بهکار رفته، از نظر درصد تلفات با سوسپانسیون غیر میکروکپسول تفاوت معنیداری داشتند (df = 7, P<0.05). بهطور کلی ژلاتین و ترکیب آن با سایر پلیمرها پایداری لازم را برای ویروس HaNPV در برابر اشعه UV فراهم کردند.
آفتکش میکروبی,ویروس HaNPV,UV,میکروکپسول,پلیمر
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102970.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102970_5fdaadf74ff4123c0b4f40e55d27037b.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
بررسی اثرات کشندگی و زیرکشندگی حشرهکشهای آزادیراکتین، فلونیکامید، تیاکلوپراید و تیوسیکلام روی زنبور انگلوارهیHabrobracon hebetor
9
18
FA
مهدی
فولادی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
fooladi.mahdi@yahoo.com
غلامرضا
گل محمدی
عضو هیات علمی
golmohammadi346@yahoo.com
حمید
قاجاریه
تهران پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
hghajar@ut.ac.ir
10.22092/bcpp.2015.103134
زنبور <em>Habrobracon hebetor</em> یکی از انگلوارههای مهم لارو بسیاری از آفات بهویژه بالپولکداران خانوادهی Noctuidae میباشد. در این بررسی، اثرات کشندگی و زیرکشندگی حشرهکشهای آزادیراکتین، فلونیکامید، تیاکلوپراید و تیوسیکلام روی حشرات بالغ این زنبور انگل واره مورد بررسی قرارگرفت. پرورش زنبور انگلواره روی لاروهای سن آخر شبپرهی مدیترانهای آرددر اتاقک رشد با شرایط دمایی 2±27 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 درصد و دورهی نوری 16:8 ساعت (تاریکی: روشنایی) انجام شد.آزمایشات زیستسنجی روی حشرات کامل زنبور بهروش تماسی و اثرات زیر کشندگی بهروش سم شناسی دموگرافیک انجام شد. بنابر نتایج آزمون زیستسنجی مقادیر LC<sub>25</sub> برآورد شده برای حشرهکشهای فلونیکامید، تیاکلوپراید و تیوسیکلام بهترتیب 277، 269 و 44/1 و مقادیر LC<sub>50</sub> بهترتیب برابر 551، 467 و 15/3 میلیگرم مادهی مؤثره بر لیتر برآورد شد. در مورد حشرهکش آزادیراکتین تا سه برابر غلظت مزرعهای حداکثر 19 درصد تلفات مشاهده شد. تیوسیکلام بالاترین میزان سمیت را روی حشرات کامل زنبور نشان داد. مقادیر نرخ ذاتی افزایش جمعیت (<em>r<sub>m</sub></em>) برای تیمار شاهد و حشرهکشهای آزادیراکتین، فلونیکامید، تیاکلوپراید و تیوسیکلام بهترتیب 005/0±26/0، 004/0±24/0، 005/0±23/0، 004/±22/0و 005/0±21/0 تخم در روز برآورد شد. همچنین نرخ ناخالص تولید مثل (<em>GRR</em>) برای تیمارهای یاد شده بهترتیب 37/2±07/93، 77/1±99/82، 77/1±94/78، 85/0±84/69 و 01/1±01/62 برآورد شد. بهطورکلی براساس نتایج اثرات کشندگی و زیرکشندگی، حشرهکشهای آزادیراکتین و فلونیکامید اثر سوء کمتری روی زنبور نشان دادند. در صورت تأیید نتایج مزرعهای، از این حشرهکشها میتوان همراه با این عامل کنترل بیولوژیک در برنامههای مدیریت تلفیقی آفات استفاده نمود. <br /> <br />
زیستسنجی,اثرات کشندگی و زیرکشندگی,جدول زندگی
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103134.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103134_9e15f1694c25fafd005d88db2703fdd3.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
بررسی بیمارگری دو گونهی Steinernema carpocapsae و Heterorhabditis bacteriophora روی شب پره مینوز گوجه فرنگی (Tuta absoluta)
19
32
FA
فرزانه
دامنی زمانی
گروه بیماری شناسی گیاهی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی
f.damany@yahoo.com
سید محمد رضا
موسوی
گروه بیماری شناسی گیاهی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی
rmmoosavi@yahoo.com
راحیل
اسدی
گروه حشره شناسی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی
rahil_asadi@yahoo.com
10.22092/bcpp.2015.102972
شبپرهی مینوز گوجهفرنگی <em>Tuta absoluta</em> یکی از آفات خطرناک مزارع گوجهفرنگی میباشد که در صورت طغیان تا 100% محصول را از بین میبرد. در این بررسی به نقش بیمارگری لاروهای سن سوم (IJs) دو گونهی <em>Steinernema carpocapsae</em> و <em>Heterorhabditis bacteriophora</em> روی سنین مختلف لاروی آفت مذکور درون ظرف پتری و درون برگهای جدا شدهی گوجهفرنگی پرداخته شده و نماتد کارآمدتر انتخاب شد. توانایی گونهی مؤثرتر در آلوده کردن لارو سن آخر و شفیره آفت در ظرف پتری (با سه غلظت 50، 100، 200 IJs نماتد در هر ظرف پتری) و حساسیت شفیره در خاک (50، 100، 200 IJs در هر سانتیمتر مربع) مورد بررسی قرار گرفت. در گلخانه نیز توانایی گونهی مؤثرتر در کنترل مراحل مختلف لاروی شبپره بررسی و با سم ایندوکساکارب (با غلظت یک در هزار) مقایسه شد. در آزمایشگاه توانایی نماتد <em>H. bacteriophora</em> در کنترل لارو آفت تقریباً 7/1 برابر <em>S. carpocapsae</em> بود و برای آزمایشات تکمیلی انتخاب گردید. تعداد 50 IJs نماتد در هر پتری باعث مرگ 84 درصد از لاروهای سن آخر آفت شد. بیشترین درصد مرگ و میر شفیرهها در ظرف پتری (40%) زمانی مشاهده شد که 200 IJs نماتد در هر پتری استفاده گردید و جمعیت IJs/cm<sup>2</sup> 200 باعث مرگ 28% از شفیرههای درون خاک گردید. افزایش جمعیت نماتد باعث افزایش درصد آلودگی شفیرهها شد. در شرایط گلخانهای، لاروهای سن چهار <em>T. absoluta</em> بیشترین حساسیت را نسبت به بقیه سنین لاروی نشان دادند و کاربرد سم تأثیر چندانی در کنترل این آفت نداشت. با توجه به نتایج بهدست آمده بهنظر میرسد نماتد <em>H. bacteriophora</em> بتواند باعث کاهش خسارت شده و به مهار زیستی آفت منتهی گردد.
شبپره مینوز گوجهفرنگی,کنترل بیولوژیک,نماتد بیمارگر حشرات,آوانت
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102972.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102972_fe6afe6cd94c18c25e08b10333179186.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
اثر بازدارندگی برخی جدایههای باکتری Pseudomonas fluorescens بر نماتد ریشهگرهی گوجهفرنگی، Meloidogyne incognita
33
44
FA
محمد
عبدالهی
عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج
abdollahi@yu.ac.ir
لیلا
جهانبازیان
دانشجوی کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی
l_jahanbazi@yahoo.com
حسام الدین
رمضانی
عضو هیات علمی بخش کشاورزی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
hramezani18@yahoo.com
10.22092/bcpp.2015.102994
نماتد ریشهگرهی به لحاظ خسارتی که در سطح جهانی به گونههای مختلف گیاهی وارد میکند، از مهمترین نماتدهای بیماریزا در گیاهان میباشد. بهدلیل مضر بودن نماتدکشهای شیمیایی برای سلامتی انسان و محیط زیست، تحقیقات برای پیدا کردن روشهای جدید مدیریت جمعیت نماتدهای انگل گیاهی که با محیط سازگاری داشته باشد، اهمیت پیدا کرده است. این تحقیق با هدف بررسی اثر جدایههای مختلف باکتری <em>P</em>. <em>fluorescens</em> در مدیریت نماتد ریشهگرهی انجام شد. در این بررسی اثر 9 جدایه باکتری <em>P</em>. <em>fluorescens</em> بر نماتد ریشهگرهی در آزمایشگاه و گلخانه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمامی جدایههای مورد بررسی در آزمایشگاه باعث ایجاد مرگ و میر لارو سن دوم نماتد شدند، ولی میزان مرگ و میر در تیمارهای مختلف در سطح یک درصد اختلاف معنیدار داشت. هرچند که جدایههای مختلف از نظر خاصیت نماتدکشی دارای توانایی متفاوتی بودند. در گلخانه نیز اکثر جدایههای مورد بررسی گالزایی و تکثیر نماتد را کاهش دادند. از نظر کاهش فاکتور تولید مثل نماتد، جدایههای 2 و 16 که از خاک ناحیهی ریزوسفر در شهرستان بویراحمد جداسازی شده بودند، نسبت به<em>P</em>. <em>fluorescens</em> CHA0 مؤثرتر بودند. تقریباً هیچکدام از جدایهها قادر به افزایش شاخصهای رشدی گیاه در مقایسه با شاهد آلوده نبودند.
<br /> <br />
Pseudomonas fluorescens,بویراحمد,گوجهفرنگی,مهار زیستی,نماتد ریشهگرهی
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102994.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102994_f1abc87085401b7b9c286f2ab2902cb6.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
اثر دو جدایهی Pseudomonas fluorescens تولیدکنندهی DAPG در مهار پوسیدگی ریشه و طوقهی خیار با عامل Phytophthora drechsleri
45
56
FA
رباب
اعزازی
پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
r_ezazi66@ut.ac.ir
اکبر
شیرزاد
استادیار بیماریشناسی گروه بیماریشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
ashirzad98@yahoo.com
مسعود
احمدزاده
0000-0001-7368-1111
استاد بیماریشناسی گیاهی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
ahmadz@ut.ac.ir
10.22092/bcpp.2015.102978
<strong> </strong>
<em>Phytophthora drechsleri</em>یکی از بیمارگرهای خاکزاد مهم در ایران محسوب میشود که منجر به بروز بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه روی خیار میشود. اخیراً مهار زیستی این بیماری بهوسیله ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه از جمله سودومونادهای فلورسنت بهعنوان روش جایگزین برای قارچکشهای شیمیایی مورد توجه قرارگرفته است. در پژوهش حاضر اثر آنتاگونیستی دو جدایه از <em>Pseudomonas fluorescens</em><em><br /> </em>(F117 و F133)تولید کنندهی آنتیبیوتیک DAPG علیه بیمارگر<em>P. drechsleri</em> در شرایط آزمایشگاه با روشهای مختلف و همچنین در گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که جدایههای مورد استفاده با دارا بودن مکانیسمهای بیوکنترلی متعدد از قبیل آنتیبیوز، تولید سیدروفور، سیانید هیدروژن و همچنین تولید آنزیمهای پروتئاز، لیپاز و حلکننده فسفات، بهصورت مطلوبی توانستند در شرایط گلخانه و آزمایشگاه ، بیماری یادشده را کنترل کنند.
<br /><em><br /></em>
بیماری پوسیدگی ریشه و طوقهی خیار,سودومونادهای فلورسنت,مهار زیستی
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102978.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102978_2226857939e8e0a043861bc54f0e0929.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
بررسی کارآیی Pythium oligandrum درکنترل بیولوژیک Rhizoctonia solani عامل بیماری مرگ گیاهچهی چغندرقند در شرایط گلخانه
57
71
FA
فریبرز
فرخی
گروه گیاهپزشکی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه زابل
farborz1360@gmail.com
محمد
حاجیان شهری
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات خراسان رضوی و رییس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
mhag52570@yahoo.com
محمد
سالاری
هیات علمی دانشگاه زابل
salari21m@yahoo.com
حمید
روحانی
هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد
hrouhani@yahoo.com
10.22092/bcpp.2015.103002
چغندرقند، در ایران یکی از مهمترین محصولات زراعی بهشمار میآید و بیماری مرگ گیاهچه، پوسیدگی ریشه و سوختگی برگ ناشی از <em>Rhizotonia solani</em> یکی از مهمترین علل کاهش عملکرد آن میباشد. ازآنجایی که استفاده از روش شیمیایی در کنترل آفات و بیماریهای گیاهی موجب بروز مشکلات زیست محیطی عدیدهای میشود، لذا در این تحقیق، از شش جدایهی <em>Pythium oligandrum</em> بهدست آمده از خاک مزارع چغندرقند استان خراسان رضوی که در شرایط آزمایشگاه دامنهی میانگین بازدارندگیشان از رشد <em>R. solani</em> 09/32 تا 36/71 درصد بود، استفاده شد و کارآیی آنها در کنترل بیولوژیک بیماری مرگ گیاهچهی ناشی از <em>R. solani</em>درگلخانه با شرایط متفاوت (روشها و زمانهای مختلف کاربرد آنتاگونیست در خاک سترون و غیرسترون) بررسی گردید. این تحقیق بهصورت 5 آزمایش جداگانه و هر یک در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با 5 تا 6 تیمار بر حسب آزمایش و 4 تکرار انجام گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که در میان جدایههای مختلف آنتاگونیست، جدایهی تربت جام بیشترین تأثیر را درکنترل بیماری مرگ گیاهچه داشته است. افزودن زادمایه <em>P. oligandrum</em> یک هفته قبل از <em>R. solani</em> بهخاک، علاوه برافزایش میزان جوانهزنی بذر چغندرقند نسبت به شاهدآلوده، بیماری مرگ گیاهچه را نیز بهترتیب بهمیزان 66 و36 درصد در خاک سترون و غیرسترون کاهش داد. همچنین، در شرایط خاک سترون و غیرسترون، تیمار بذری متأثر از<br /> <em>P. oligandrum</em> در مقایسه با شاهد، بهترتیب بهمیزان 64 و43 درصد، وقوع بیماری مرگ گیاهچه را کاهش داد.
چغندرقند,مرگ گیاهچه,پیتیوم,رایزوکتونیا
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103002.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103002_c61ee88aed12865e24c4b8d57365db09.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
تأثیر آنتاگونیستی گونههای Fusarium spp. همراه با نماتد ماده و تودهی تخم روی Meloidogyne javanica در شرایط آزمایشگاهی
73
81
FA
رقیه
کارخانه
گروه گیاهپزشکی، دانشکدهی کشاورزی دانشگاه کردستان
مهیار
شیخ الاسلامی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه
m1sheikh@yahoo.com
علی اکبر
حجت جلالی
گروه گیاهپزشکی، دانشکدهی کشاورزی دانشگاه رازی
10.22092/bcpp.2015.103003
به منظور بررسی تأثیر آنتاگونیستی قارچهای همراه نماتد مادهی بالغ و تودهی تخم <em>Meloidogyne javanica</em>، آزمایشهایی درگلخانههای پرورش گوجهفرنگی و خیار در استان کرمانشاه طی سالهای 1389- 1388 انجام شد. در بین قارچهای جدا شده 49 جدایه از جنس<em>Fusarium</em> وجود داشت که گونههای <em>F. chlamydosporum</em>, <em>F. oxysporum</em>, <em>F. proliferatum</em>, <em>F. solani</em>,<br /> <em>F. tricinctum</em>و <em>F</em>.<em> verticillioides</em> شناسایی شدند. برای دستیابی به جمعیت خالص نماتد، اقدام به تلقیح تک توده تخم نماتد (single egg mass) پای گیاهچهی خیار شد. پس از تکثیر نماتد، آزمایش در شرایط آزمایشگاهی و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار برای هر تیمار صورت گرفت. پارامترهای مورد ارزیابی در این بررسی شامل، درصد انگلی کردن تخمها، تفریخ تخم و مرگ و میر لاروهای سن دوم (J2) نماتد بود. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در بین تیمارهای مورد بررسی گونههای<br /> <em>F. chlamydosporum</em><em>F. solani</em>, و <em> F. oxysporum</em>از نظر تأثیر در پارازیتسم تخمها، گونهی <em>F. solani</em> در ممانعت از تفریخ تخم و تمام گونههای فوزاریوم در ایجاد مرگ و میر لارو سن دوم نماتد تأثیر معنیداری داشتند. براساس نتایج بهدست آمده<br /> <em>F. solani</em> بهدلیل قابلیت آنتاگونیستی بهتر و فراوانی بیشتر در جداسازیها نسبت به سایر گونهها ارجحیت داشت.
نترل بیولوژیک,نماتد ریشه گرهی,دشمنان طبیعی,قارچ آنتاگونیست
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103003.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103003_914e819b9c25be2eea9ab5c95868e8e7.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
اثر رشد جنین میزبان بر کارایی زنبورTrissolcus vassilievi
83
100
FA
پریسا
بنا مولایی
دانشگاه تبریز
p.benamolaei@tabrizu.ac.ir
شهزاد
ایرانی پور
دانشگاه تبریز
shiranipour@tabrizu.ac.ir
شهریار
عسگری
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ورامین
s.asgari1344@yahoo.com
10.22092/bcpp.2015.102999
پارازیتوییدهای تخم از جمله مهمترین دشمنان طبیعی سن گندم هستند. آگاهی از نیازهای اکولژیک دشمنان طبیعی در موفقیت کنترل بیولژیک کاربردی نقش اساسی دارد. یکی از موضوعاتی که در این راستا مطرح است اثر رشد جنین میزبان بر کارایی زنبورهای رشدیافته در آنهاست. این موضوع با قرار دادن تخمهای تازه گذاشته شده (شاهد)، یک، دو، سه، چهار و پنج روزهی<em>Eurygaster integriceps</em> در اختیار زنبور پارازیتویید <em>Trissolcus vassilievi</em> مورد بررسی قرار گرفت. دو جمعیت زنبور با منشاء معتدله (تبریز) و نیمه گرمسیری (ورامین) برای این مطالعه بهکار گرفته شد. تخمهای پنج روزه جز شش مورد پارازیته نشدند که آن هم تماماً فرزندان نر خارج شدند. اختلاف معنیداری بین دو جمعیت زنبور از نظر میزان پارازیتیسم مشاهده نشد، ولی اختلاف بین سنین مختلف تخم میزبان معنیدار بود. میزان پارازیتیسم زنبورها تا پایان دوروزگی رشد جنین تفاوت معنیداری نداشت، ولی در تخمهای سه و چهار روزه کاهش معنیداری نشان داد. درصد خروج حشرات کامل، نسبت جنسی نتاج و زادآوری زنبورهای خارج شده نیز تحت تأثیر سن میزبان قرار گرفت. زادآوری با افزایش رشد جنین بعد از یک روزگی کاهش معنیداری نشان داد و حداکثر تفاوت بین شاهد و تخمهای چهار روزه حدود 50% بود. زنبورهایی که در تخمهای با جنین رشد یافته نشو و نما کرده بودند، در هفتهی اول زندگی خود موفق به جبران نسبی عقبماندگی تولیدمثلی اولیه شدند. در مجموع رشد جنین میزبان تا دو روزگی اثر اندکی روی زنبورها داشت ولی بعد از آن موجب افت شدید شایستگی نتاج شد.
Eurygaster integriceps,سن میزبان,طول عمر,اندازهی زنبور,نسبت جنسی,زادآوری
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102999.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102999_8b00e8603f394aaf556b65c44e0dbac1.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
مطالعهی برخی ویژگیهای زیستی کفشدوزک Oenopia conglobata با تغذیه از سه گونه شتهی برگ یولاف Rhopalosiphum padi، شتهی گل محمدی Macrosiphum rosae و شتهی صنوبر Chaitophorus populi
101
105
FA
مریم
عجم حسنی
عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود
shahroodm@gmail.com
10.22092/bcpp.2015.102998
کفشدوزک <em>Oenopia</em> <em>conglobata</em>از شکارگرهایی است که در اکثر نقاط ایران و جهان از روی درختان غیر مثمر و مثمر جمعآوری شده است. در این بررسی شتهی <em>Rhopalosiphum padi</em>، شتهی گل محمدی <em>Macrosiphum rosae</em> و شتهی صنوبر <em>Chaitophorous populi</em> بهعنوان میزبان کفشدوزک بهترتیب روی گندم، گل محمدی و نهالهای صنوبر در اتاقهای رشد پرورش داده شدند. میانگین میزان تغذیه روزانه و کل برای کفشدوزکها در مرحلهی لاروی و بالغ از شتهی <em>R. padi</em> بیش ازسایر شتهها بود. طول عمر مراحل نابالغ کفشدوزک با تغذیه از شتهی <em>R. padi</em> بهترتیب برای لارو سن اول 2/0±5/2، لارو سن دوم 2 روز، لارو سن سوم 1/0±5/2 روز و لارو سن چهارم 1/0±5/2 روز و کوتاهتر از زمانی بود که از سایر شتهها تغذیه کردند. میزان پرخوری لاروهای سنین مختلف با سن لاروی نسبت مستقیم نشان داد. حشرات بالغ نر و ماده نسبت به مراحل لاروی حریصتر بوده و بهترتیب 43±3316 و 21±3390 شته در طول عمر خود مصرف کردند. نرخ باروری و میزان تخمگذاری کفشدوزکهای ماده با تغذیه از شتهی <em>R. padi</em> 11±415 تخم و بیشتر از سایر شتهها بود. این فاکتورها برای شتهی صنوبر و شتهی گل محمدی در مرتبههای بعدی قرار گرفت. نتایج آزمایشها نشان داد که شتهی <em>R. padi</em> به لحاظ ارزش غذایی بالاتر، تأثیر مطلوب بر ویژگیهای زیستی کفشدوزک کروی دارد.
کفشدوزک Oenopia conglobata,تغذیه,تخمریزی
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102998.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102998_dc83e335051a3787c59b8b31b43ccbfa.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
مطالعهی دشمنان طبیعی و میزان پارازیتیسم سفیدبالکNeomaskellia andropogonis در مزارع نیشکر جنوب خوزستان
107
112
FA
مهرنوش
مینایی مقدم
گروه گیاهپزشکی، دانشکدهی کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
پرویز
شیشهبر
گروه گیاهپزشکی، دانشکدهی کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
علیرضا
عسکریانزاده
گروه گیاهپزشکی، دانشکدهی علوم کشاورزی، دانشگاه شاهد تهران، ایران
askarianzadeh@shahed.ac.ir
10.22092/bcpp.2015.102902
یکی از آفاتی که در سالهای اخیر در مزارع نیشکر در خوزستان طغیان کرده است سفیدبالک نیشکر،<br /> <em>Neomaskellia andropogonis</em> است. فعالیت عمدهی آفت معمولاً از اوایل مرداد آغاز و تا اوایل آذرماه ادامه دارد. در این مطالعه نسبت به جمعآوری و شناسایی دشمنان طبیعی و میزان پارازیتیسم آفت اقدام شد. برای این منظور در زمان فعالیت آفت بهطور مستقیم و با کمک آسپیراتور پارازیتوییدهای فعال روی سفیدبالک نیشکر از مزرعه جمعآوری شدند و همچنین شفیرههای پارازیته سفیدبالک نیشکر از مزرعه بهطور هفتگی جمعآوری شد و در آزمایشگاه تا زمان ظهور پارازیتوییدهای بالغ، در انکوباتور<br /> (دمای 27درجهی سلسیوس) نگهداری شدند و سپس بالغین آنها جمعآوری شد و درصد پارازیتیسم محاسبه گردید.<br /> در طول دو سال مطالعه دو گونهی زنبور به نامهای <em>Encarsia inaron </em>(Walker) (Hym., Aphelinidae) و<br /> <em>Eretmocerus</em> sp. (Hym., Aphelinidae) و یک نوع سن شکارگر در کلونیهای سفیدبالک نیشکر در کشت و صنعت امیرکبیر یافت شد و بهنظر میرسد که مورچهها از تخم آفت تغذیه میکنند. نتایج بررسی وضعیت پارازیتیسم در سال 1385 نشان داد که میزان پارازیتیسم در مهرماه بالغ بر 30 درصد است و بهتدریج افزایش مییابد بهطوریکه در اوایل آذر به 85 درصد میرسد. بنابراین براساس این نتایج توانایی پارازیتوییدهای مراحل پورگی این حشره در منطقه برای کنترل آفت بهخوبی نشان داده میشود.
نیشکر,Neomaskellia andropogonis,پارازیتیسم,Encarsia inaron,Eretmocerus sp,خوزستان,ایران
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102902.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_102902_da38a8cb6aaaba157490e4288544c6e3.pdf
مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور
Iranian Research Institute of Plant Protection
مهار زیستی در گیاهپزشکی
2322-4223
2423-5148
3
1
2015
05
22
گزارش زنبورDiglyphus sensilis پارازیتوئید مینوز برگ Chromatomyia horticola از ایران
113
115
FA
حسین
رنجی
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان غربی
h.tekantapeh@gmail.com
یونس
کریم پور
دانشگاه ارومیه
y.karimpour@urmia.ac.ir
ابوفاضل
دوستی
دانشگاه آزاد اسلامی جهرم
fdousti@jia.ac.ir
حسین
لطفعلی زاده
مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی
hlotfalizadeh@gmail.com
اکتای
دورسون
دانشگاه سیتکی کوچمن، مولا، ترکیه
oktaydursun48@yahoo.com
10.22092/bcpp.2015.103023
در طول بررسیهای مربوط به دشمنان طبیعی مگسهای مینوز خانوادهی Agromyzidae در منطقهی ارومیه، نمونههایی از بوتههای گیاه <em>Nonea lutea </em>(Desr.) (Boraginaceae) که بهشدت به مینوز <em>Chromatomyia horticola </em>(Goureau, 1985) آلوده بودند جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. همزمان با خروج حشرات کامل مینوز ، نمونههایی از یک گونه زنبور پارازیتوئید نیز از برگهای آلوده خارج شدند که به نام <em>Diglyphus sensilis</em> (Yefremova, 2011) شناسایی گردید. این گونه برای نخستینبار از ایران گزارش شده و مگس <em>C. horticola</em> بهعنوان میزبان جدید برای آن معرفی میشود.
پارازیتوئید,Diglyphus sensilis,ارومیه
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103023.html
https://jbiocontrol.areeo.ac.ir/article_103023_c059e36e9d7a18f208e8443c14b61ab3.pdf